اخبار جعلی‌ و بحران اعتماد

در عصر پساحقیقت، حق مشارکت برابر شهروندان در دموکراسی با بحران اعتماد به رسانه‌ها تهدید می‌شود، زیرا اطلاعات نادرست و سوگیری تأییدی باعث کاهش پذیرش واقعیت‌ها و افزایش اخبار جعلی می‌شوند. این بحران منجر به انفعال سیاسی، کاهش مشارکت در انتخابات و ظهور گروه‌های رادیکال می‌شود، همانند برگزیت و حمله ۶ ژانویه در آمریکا. مقابله با آن نیازمند تقویت مهارت‌های تفکر انتقادی، ایجاد شفافیت رسانه‌ای و ترغیب شهروندان به مشارکت آگاهانه و پرسشگرانه است.

یکی‌ از اصول اساسی‌ دموکراسی‌، حق‌ برابر مشارکت‌ شهروندان در فرآیندهای‌ تصمیم‌گیری‌ سیاسی‌ است‌. این‌ مشارکت‌ بر پایه‌ی‌ آگاهی‌ و شناخت‌ واقعیات موجود استوار است‌؛ چراکه‌ تنها یک‌ شهروند آگاه می‌تواند به‌عنوان رأی‌دهنده، انتخابی‌ معنادار و مسئولانه‌ داشته‌ باشد.

اما در عصر پساحقیقت‌((Post-Truth Era ، شرط آگاهی‌ به‌شدت تضعیف‌ شده است‌. در شرایطی‌ که‌ انبوهی‌ از دادهها بدون امکان تمایز میان درست‌ و نادرست‌ منتشر می‌شوند، شهروندان با بحران اعتماد مواجه‌ می‌شوند: به‌ چه‌ اطلاعاتی‌ می‌توان اعتماد کرد؟ بر چه‌ مبنایی‌ باید در فرآیندهای‌ دموکراتیک‌ مشارکت‌ کرد؟

بحران اعتماد

اعتماد به‌ رسانه‌ها از مسائل‌ کلیدی‌ در ارتباطات سیاسی‌ و اجتماعی‌ است‌. تحقیقات نشان دادهاند که‌ مخاطبانی‌ که‌ سطح‌ اعتماد پایینی‌ به‌ رسانه‌ها دارند، کمتر از سایر افراد مایل‌ به‌ پذیرش اطلاعات دقیق‌ و واقعی‌ هستند. در عوض، آنها بیشتر در معرض اخبار جعلی‌ قرار می‌گیرند و حتی‌ خود به‌ انتشار آنها کمک‌ می‌کنند.

سوگیری‌ تأییدی‌ (Confirmation Bias) یکی‌ از عواملی‌ است‌ که‌ این‌ وضعیت‌ را تشدید می‌کند . مطابق‌ این‌ مفهوم، مردم بیشتر تمایل‌ دارند اطلاعاتی‌ را بپذیرند که‌ با دیدگاههای‌ قبلی‌ آنها سازگار است‌، و در مقابل‌، اطلاعاتی‌ را که‌ با باورهایشان در تضاد باشد، رد می‌کنند.

پیامدهای‌ بحران اعتماد: از انفعال سیاسی‌ تا رادیکالیسم‌

١.  انفعال سیاسی‌ و کاهش‌ مشارکت‌ مردمی

  • زمانی‌ که‌ شهروندان احساس کنند اطلاعات رسانه‌ای‌ غیرقابل‌اعتماد است‌، انگیزهی‌ آنها برای‌ مشارکت‌ در فرآیندهای‌ مردمی کاهش‌ می‌یابد . این‌ امر به‌طور مستقیم‌ بر میزان مشارکت‌ در انتخابات تأثیر می‌گذارد.

نمونه‌ی‌ برگزیت‌: بسیاری‌ از تحلیل‌گران معتقدند که‌ بی‌اعتمادی‌ به‌ رسانه‌های‌ رسمی‌، نقش‌ کلیدی‌ در خروج بریتانیا از اتحادیه‌ی‌ اروپا (Brexit) داشت‌. چراکه‌ بخشی‌ از جامعه‌، اطلاعات منتشرشده دربارهی‌ مزایای‌ ماندن در اتحادیه‌ را غیرقابل‌اعتماد می‌دانستند.

  • ظهور کنش‌های‌ رادیکال و گسترش نارضایتی‌ اجتماعی: ‌بی‌اعتمادی‌ شدید به‌ رسانه‌ها و نهادهای‌ رسمی‌، باعث‌ شکل‌گیری‌ جنبش‌های‌ افراطی‌ می‌شود. این‌ گروهها معمولاً اخبار جعلی‌ را مبنای‌ تحلیل‌های‌ خود قرار داده و علیه‌ “سیستم‌” اقدام می‌کنند.

نمونه‌ی‌ جنبش‌های‌ افراطی‌ در آمریکا: نظریه‌های‌ توطئه‌ی‌ مرتبط‌ با انتخابات ٢٠٢٠ آمریکا، باعث‌ شد که‌ گروههایی‌ مانند QAnon و راست‌ افراطی‌، حمله‌ی‌ ٦ ژانویه‌ به‌ کنگره را ترتیب‌ دهند.

راهکارهای‌ مقابله‌ با بحران اعتماد

یکی‌ از مiم‌ترین‌ راهکارها برای‌ مقابله‌ با این‌ بحران، تقویت‌ رویکرد انتقادی‌ در برخورد با اطلاعات است‌. نقد، به‌عنوان یک‌ ابزار روشنفکری‌، می‌تواند به‌ شهروندان کمک‌ کند تا اطلاعات دریافتی‌ را به‌طور آگاهانه‌ تحلیل‌ کنند، بدون اینکه‌ دچار سردرگمی‌ یا بی‌اعتمادی‌ افراطی‌ شوند .

نقد و ارزیابی‌ اطلاعات به‌ سه‌ شیوه امکانپذیر است‌:

١.  افزایش‌ مهارت‌های‌ تفکر انتقادی‌

  • مردم باید بیاموزند که‌ چگونه‌ اخبار و اطلاعات را ارزیابی‌ کرده و منابع‌ معتبر را از منابع‌ جعلی‌ تشخیص‌ دهند.
  • رسانه‌های‌ مستقل‌ و نهادهای‌ دانشگاهی‌، می‌توانند در آموزش این‌ مهارتها نقش‌ کلیدی‌ ایفا کنند .
  1. ایجاد شفافیت‌ رسانه‌ای‌
  • یکی‌ از دلایل‌ بی‌اعتمادی‌ عمومی‌، عدم شفافیت‌ رسانه‌ها و وابستگی‌ آنها به‌ منافع‌ سیاسی‌ یا اقتصادی‌ است‌.
  • رسانه‌ها باید سیاست‌های‌ خود را برای‌ انتشار اخبار، روشن‌تر بیان کنند و از طریق‌ گزارشهای‌ تحقیقی‌، اعتبار خود را تقویت‌ کنند.

٣.  ترغیب‌ شهروندان به‌ مشارکت‌ آگاهانه‌، نه‌ واکنشی‌

  • نقد به‌عنوان یک‌ کنش‌ اخلاقی‌، باید به‌جای‌ تخریب‌ کامل‌ اعتماد عمومی‌، به‌ تقویت‌ نگاه پرسشگرانه‌ منجر شود.
  • هدف نباید نفی‌ کلی‌ اعتبار رسانه‌ها باشد، بلکه‌ باید شیوه‌های‌ درك اطلاعات به‌طور انتقادی‌ مورد بررسی‌ قرار گیرد.