دیپلماسی توییتری و اخبار جعلی

توییپلوماسی به استفاده از توییتر برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و پیشبرد اهداف سیاست خارجی اشاره دارد. این ابزار به رهبران دولتی امکان می‌دهد تا سریعاً به رویدادهای جهانی واکنش نشان دهند و ارتباط مستقیم با مردم برقرار کنند، اما استفاده نادرست از آن ممکن است منجر به سوء‌برداشت و تنش‌های دیپلماتیک شود. با این حال، توییپلوماسی به عنوان ابزاری برای دیپلماسی عمومی و اعمال قدرت نرم در حال تبدیل شدن به یک بخش اساسی از روابط بین‌الملل است.

«توییپلوماسی» (Twiplomacy) ترکیب دو واژۀ «توییتر» و «دیپلماسی»، به استفاده از پلتفرم توییتر برای تأثیرگذاری بر افواه عمومی به‌قصد اهداف سیاسی اشاره دارد.

بسیاری از رهبران دولتی، نهادهای دولتی، نمایندگی‌های دیپلماتیک و دیپلمات‌ها در توییتر حساب دارند و از آن برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و ایجاد تصویری مثبت از دولت مطبوع خود استفاده می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی برای اجرای دیپلماسی عمومی دولت‌ها استفاده می‌شوند؛ زیرا فرصتی را برای دستیابی به مخاطبان اصلی، توسعۀ گفت‌وگو میان سیاستمداران و مخاطبان گسترده‌تر و تأثیرگذاری بر نظرات مردم درمورد موضوعات مهم فراهم می‌کنند (دامچی وینی، 2016).

دیپلماسی سنتی عموماً به نزاکت و تشریفات وابسته است درحالی‌که دیپلماسی توییتر این‌گونه نیست. توییتر و دیگر پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی به مقامات دولتی اجازه می‌دهند تا دیدگاه‌های خود را درمورد موضوعات مرتبط و تحولات در حوزۀ عمومی بدون نیاز به کانال‌های دیپلماتیک رسمی یا اصطلاحات تخصصی پخش کنند و همچنین به مردم این امکان را می‌دهد که راحت‌تر با مقامات دولتی ارتباط برقرار کنند. درواقع، توییپلماسی از محدودیت‌های دیپلماسی سنتی می‌گذرد که به یک رویکرد بوروکراتیک از بالا به پایین وابسته است (چابرا، 2020).

امروزه، توییپلوماسی به یکی از ابزارهای اصلی دیپلماسی عمومی تبدیل شده است. توییتر به رهبران این امکان را می‌دهد که به‌صورت فوری به رویدادهای جهانی واکنش نشان دهند، پیام‌های مهم را منتشر کنند یا حتی با دیگر رهبران کشورها وارد مکالمه عمومی شوند. از نمونه‌های مشهور توییپلوماسی می‌توان به استفاده فعال دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، از توییتر اشاره کرد که از طریق آن مستقیماً با مردم و رسانه‌ها صحبت می‌کرد و در مواردی حتی سیاست خارجی کشورش را از این طریق اعلام می‌نمود. این نوع استفاده، هرچند مورد نقد بسیاری قرار گرفت، اما تأثیر چشمگیری در تغییر فضای ارتباطی سیاسی داشت.

از سوی دیگر، برخی از دولت‌ها از توییپلوماسی برای اعمال قدرت نرم و تصویرسازی مثبت از خود استفاده می‌کنند. برای مثال، حساب‌های رسمی وزارت امور خارجه کشورهای مختلف از جمله ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، روسیه، و حتی برخی کشورهای در حال توسعه، به زبان‌های مختلف در توییتر فعالیت می‌کنند تا مخاطبان جهانی را هدف بگیرند. در شرایط بحران، نظیر درگیری‌های منطقه‌ای یا بلایای طبیعی، استفاده از توییپلوماسی برای انتشار اطلاعات رسمی، همدردی و جلب حمایت بین‌المللی، افزایش یافته است.

با این‌حال، توییپلوماسی تنها مزایا ندارد. استفاده نادرست از این ابزار می‌تواند موجب سوء‌برداشت، افزایش تنش‌های دیپلماتیک یا حتی آغاز بحران شود. طبیعت فوری و بی‌واسطه توییتر، گاه فرصت تأمل و مشورت را از سیاستمداران می‌گیرد و ممکن است توییت‌های ناپخته یا هیجانی، تبعات گسترده‌ای به‌همراه داشته باشند. همچنین، خطر انتشار اطلاعات نادرست یا استفاده از توییتر برای مقاصد تبلیغاتی و فریب افکار عمومی (مانند نشر خبرهای جعلی یا هدایت افکار عمومی به‌سوی دیدگاه‌های خاص) نیز از جمله چالش‌های این فضا است.

درمجموع، توییپلوماسی به‌عنوان بخشی از روند تحول در روابط بین‌الملل و دیپلماسی عمومی شناخته می‌شود. جهانی شدن ارتباطات، افزایش نفوذ شبکه‌های اجتماعی و سرعت تبادل اطلاعات باعث شده است که دولت‌ها به‌ناچار از روش‌های نوین برای تعامل با جهان استفاده کنند. توییتر، با ساختار مختصر و باز خود، بستری فراهم کرده است تا صداها، دیدگاه‌ها و سیاست‌ها به‌سرعت در سطح جهانی بازتاب یابند. ازاین‌رو، توانایی بهره‌برداری هوشمندانه از این فضا، به‌ویژه برای دیپلمات‌ها و رهبران سیاسی، به یک مهارت ضروری تبدیل شده است.