ارتباط: تعریف جامع + عناصر + 6 گونهی اصلی
(محمد سخایی)
روزی نیست که در گفت و گوها، شنیدهها و خواندنیها از جهان ارتباطات و اطلاعات، انفجار اطلاعات، اخبار رسانه، وسایل ارتباط جمعی و … صحبت نشود. شاید این سوال برای شما هم ایجاد شده باشد که دقیقا منظور از ارتباط یا ارتباطات چیست؟ ما در این پست آموزشی در زیست پلاس میخواهیم شما را با تعریف ارتباط، عناصر تشکیل دهندهی و 6 گونهی مهم آن آشنا کنیم. از شما دعوت میکنیم که در زیست پلاس با ما همراه باشید.
ارتباط و ضرورت آن
برای ایجاد یک تصور اولیه و قبل از ارائه هر گونه تعریفی اجازه دهید با چند مثال ساده به شما بگویم که ارتباط چیست؟ هم اکنون که شما در حال مطالعه این مقاله هستید، در حال برقراری ارتباط با نویسنده آن هستید و نویسنده در حال ارسال اطلاعات و دانش خود به شماست. وقتی شما خسته و گرسنه وارد خانه میشوید و به یکی از اعضای خانواده خود میگوئیم کمی به من آب بده، شما یک ارتباط برقرار کردهاید. مادری که بوسهای روی صورت فرزند خود مینشاند و به او محبت میکند، در حال برقراری ارتباط با فرزند خود است. وقتی مشکلی برای دوست شما پیش آمده و شما برای آرام کردنِ او بدنش را لمس میکنید و دست به گردن او میاندازید، در حال برقراری ارتباط با او هستید. یا زمانی که از طریق شبکههای اجتماعی در حال مرور اخبار روز هستید، فرایند ارتباط در حال جریان است. حتی وقتی از طریق تلویزیون یا فضای مجازی فیلمی را مشاهده میکنید یا پیامی را دریافت کردهاید، در حال برقراری یک ارتباط هستید.
بنابراین، ارتباط خصلت جداناپذیر انسانهاست. ما دائما در حال ارتباط با یکدیگر هستیم. در واقع، ارتباط قلب تپندهی ماهیت اجتماعی انسانها با یکدیگر است. ارتباط ضرورتی دائمی برای بقای زندگی انسان میباشد که با نبود آن، نه خبری از دانش است و نه تمدنی وجود خواهد داشت.
بسیار خوب. با این توضیحات، مقداری با اهمیت ارتباط آشنا شدیم. ممکن است الان برای شما به نظر برسد که تعریف ارتباط آنقدر پیچیده نباشد. اما زود قضاوت نکنید. اصلا اینطور نیست. تعریف ارتباط پیچیدهتر از آن است که در نگاه اول با آن مواجه شدهاید. ما ما همراه شوید، تا در ادامه با یکدیگر به بررسی تعریف ارتباط بپردازیم.
تعریف ارتباط چیست
همانطور که گفتیم، تعریف ارتباط اصلا ساده نیست. تا جایی که اندیشمندان علوم ارتباطات درباره تعریف آن با هم اختلاف زیادی دارند. آنها درباره ماهیت ارتباط دو دسته شدهاند. گروهی که تعدادشان نیز کمتر است معتقد به عدم امکان تعریفی مشخص درباره ارتباط شدهاند و معتقدند نمیتوان ارتباط را تعریف کرد و ارتباط هم تعریف درست و جامعی ندارد. برای مثال آلفرد.جی اسمیت در کتاب ارتباطات و فرهنگ، ص 83 میگوید:
با آن که ارتباطات یکی از قدیمیترین فعالیتهای بشر به شمار میآید، ولی شگفتآور است که برای آن تعریف مورد قبول عامه وجود ندارد. نظر من آن است که دلیل این ناهنجاری شناخته شود و نشان داده شود که فقدان تعریف امری چندان جدی نیست؛ زیرا همچنان که انیشتین قوانین کائنات را تغییر نداد، هیچ تعریفی هم نمیتواند قانون ارتباطات را دگرگون سازد.
ظاهرا، این دسته از اندیشمندان، بیش از آن که بر روی تعریف علمی این پدیده تمرکز کنند، بر روی حقیقت و جوهر آن تمرکز کردهاند و نداشتن تعریف خیلی برای آنها مسئلهساز نیست.
و اما گروه دوم از دانشمندان ارتباطات که تعداد غالب هم هستند، معتقد به قابل تعریف بودن ارتباط بوده و خودشان نیز دست به کار شدهاند، تا به آشپزی یک تعریف خوشمزه از ارتباط بپردازند؛ اما ظاهرا غذا گاهی شور شده و گاهی بی نمک از آب درآمده است. چرا که در این میان تعاریف ارائه شده بسیار متفاوت و حتی گاهی متضاد از هم هستند. دکتر محسنیان راد در کتاب ارتباط شناسی، ص 39 در ریشه یابی علت این اختلافات و تضادها در تعریف ارتباط میگوید:
محققان -علوم ارتباطات- در جهان سوم، به دلایل مختلف، بیش از آن که به مطالعهی رشته اصلی این دانش، یعنی ارتباطات انسانی بپردازند، توجه، فرصت و بودجههای تحقیقاتی را صرف (ارتباط جمعی) کردهاند و شاید همین کم توجهی در کنار جوان بودن این رشته از دانش بشری سبب شده است که هنوز تعریف کامل مورد توجه دانشپژوهان علوم ارتباط، یعنی رشتههای گوناگون علوم اجتماعی و علوم تجربی تدوین نشوند.
با توجه به این توضیحات، به شما پیشنهاد میکنیم، به فصل اول از کتاب ارتباط شناسی دکتر محسنیان راد مراجعه کنید، تا این تعدد تعاریف را بهتر درک کنید. به هر حال، همچنان تعریف جامع و مانعی از ارتباط ارائه نشده است؛ اما ما باید از میان این تعاریف متعدد یک تعریف را گزینش کنیم. به نظر میرسد که از میان تعاریف ارائه شده، تعریف پیشنهادی که دکتر محسنیان راد ارائه دادهاند از همه دقیقتر باشد. ایشان میگویند:
ارتباط عبارت است از جریان، فراگرد یا تراکنش انتقال پیام میان حداقل دو منبع معنی (فرستنده و گیرنده)، مشروط بر آنکه معنی متجلی شده در ارتباطگیر (گیرنده)، مشابه معنی مورد نظر ارتباطگر (فرستنده) باشد.
البته اگر درست متوجه تعریف نشدید کاملا حق دارید. چرا که لازمهی فهم دقیق این تعریف، مطالعهی 4 فصل ابتدای کتاب مفصل ارتباط شناسی دکتر محسنیان راد است؛ اما نگران نباشید. ما سعی کردهایم در ادامه، با محور قرار دادنِ این تعریف، عناصر و ارکان ارتباط را مشخص کنیم و به تبع مقداری این تعریف را توضیح دادهایم.
عناصر و ارکان ارتباط چیست؟
در پاسخدهی به سوال چیستی ارتباط، به تعریف دکتر محسنیان راد، به عنوان یکی از تعاریف برگزیده اشاره کردیم. با توجه به این تعریف در این بخش میخواهیم ببینیم که ارتباط دارای چه اجزا و عناصر سازندهای است؟ لطفا تعریف قسمت پایانی بخش قبلی را به خاطر بیاورید. از این تعریف چند چیز فهمیده میشود:
- ارتباط ممکن است یک فرایند، فراگرد یا تراکنش باشد.
- در هر ارتباط، قرار است یک پیام از نقطهای به نقطهی دیگری ارسال شود.
- آن دو نقطهی تبادل پیام باید توانایی تولید و درک معنی را داشته باشند و در واقع دو منبع معنا باشند. به این دو منبع فرستنده و گیرنده میگوئیم.
- این ارتباط در صورتی کامل است، که در گیرندهی پیام دقیقا همان معنایی نقش ببندد که در ذهن فرستنده بوده است.
با توجه به فقرات بالا از تعریفی که ارائه دادیم، میتوانیم متوجه شویم که ارتباط دارای چند جزء است. یعنی با شکافتن ارتباط چند چیز به عنوان ارکان و اجزای ارتباط بدست میآید که عبارتاند از:
- فرستنده (ارتباطگر): یعنی آن منبعِ معنایی که معنای مد نظر خود را (اندیشه، احساس و تفکر) رمزگزاری کرده (در قالب الفاظ) و تولید یک پیام میکند. پیام در واقع همان معنای کد گزاری شده است.
اینجا لینک داخلی بیاید
(ارتباط، تولید معنا یا انتقال پیام؟)
- رمزگزاری: یعنی بسته بندی کردنِ آن معنای ذهنیِ فرستنده در قالب زبان. به عبارت دقیقتر، معنا در ذهن است و آن چیزی که منتقل میشود معنا نیست، بلکه پیام است. پیام نیز چیزی نیست مگر همان معنایی که با قوهی زبان رمزگزاری و ارسال میشود.
- پیام: عنصری که فرستنده آن را ساخته و پرداخته و برای گیرنده ارسال میکند.
- کانال ارتباطی: یعنی آن بستری که ارتباط در آن برقرار میشود. مثلا کانال ارتباط شفاهی یعنی بستر ارتباطهای رودررو که در آن انتقال پیام از طریق مکالمه شفاهی انجام میشود.
- گیرنده (ارتباطگیر): یعنی همان منعِ معنای دوم که پیام فرستنده را دریافت میکند. به گیرنده مخاطب هم گفته میشود.
- رمزگشایی: یعنی همان عملیاتِ ذهنی که گیرنده انجام میدهد و کدهای پیام را ترجمه میکند تا بتواند منظور فرستنده را درک کند. آن چیزی که گیرنده از پیام مخاطب میفهمد مفهوم نامیده میشود.
- پارازیت: گاهی ممکن است در فرایند انتقال پیام تداخلاتی پیش بیاید. مثلا من در حال گفتگو با شما هستم، اما سر و صدای زیاد محیط اجازه نمیدهد که پیام من به درستی به شما منتقل شود و اصطلاحا پارازیت مانع انتقال پیام من به شما میشود.
- بازخورد: یعنی آن واکنشی که گیرنده بعد از دریافت پیام از خود نشان میدهد.
اینجا یک لینک دخلی بیاید
(نظریات تاثیر پیامهای رسانهای)
با توجه به توضیحاتی که دادیم، ارکان و عناصر یک ارتباط معلوم و مشخص شد و به صورت مختصر معنا و چیستی ارتباط درک شد. حالا نوبت به آن رسیده است که در ادامه با انواع گونهها و سطوح ارتباط آشنا شویم.
انواع گونهها و سطوح ارتباط
همانطور که گفتیم، ارتباط به سادهترین شکلِ آن یعنی انتقال یک پیام از فرستنده به گیرنده. مشخصا در یک عملیاتِ ارتباطیِ میان انسانها، فرستنده و گیرنده شالودهی اصلی شکل گیری ارتباط به حساب میآیند. بنابراین، میتوان ارتباط را با توجه به تعداد مشارکت کنندگان آن به 6 سطح یا گونه تقسیم کرد که در ادامه به آن اشاره میکنیم.
- ارتباط درون فردی: این نوع ارتباط ناشناختهترین نوع ارتباط است. در این نوع ارتباط شما خودتان هم فرستنده و هم گیرندهی پیام هستید. هم تولید کننده و هم دریافت کنندهی پیام هستید. در واقع، این ارتباط اشاره به همان حدیث نفسی دارد که همیشه همراه ماست. همان گفتگویی که همیشه با خودمان داریم.
- ارتباط میان فردی (دوتایی): ارتباطی که دو نفره است. در اینجا یک فرستنده و یک گیرنده وجود دارند و به تبادل پیام با هم میپردازند. در گذشته این ارتباط فیزیکی و خارجی و چهره به چهره بود. آرام آرام تلگراف و تلفن وارد عرصهی ارتباطات میان فردی شدند و در حال حاضر نیز پیامرسانههای دیجیتال در این مسئله سهم بسزایی دارند.
- ارتباط گروهی (گروه کوچک یا بزرگ): وقتی فرد سومی وارد ارتباط میان فردی شود، ارتباط گروهی شکل میگیرد. آدلر درباره تعداد مشارکت کنندگان در ارتباط گروهی میگوید: هیچ عدد جادویی یا فرمولی برای انتخاب تعداد اعضای گروه وجود ندارد.
- ارتباط عمومی: زمانی که یک متکلم وحده برای گروه بزرگی از افراد به طور همزمان صحبت میکند، ارتباط رودرروی عمومی شکل میگیرد. در این ارتباط امکان ارتباط متقابل نیز وجود ندارد و فرستنده نیز گیرندگان خود را نمیشناسد و گیرندگان نیز مشارکتی در ارتباط نداشته و منفعلند. سخنرانی مهمترین مصداق این ارتباط است.
- ارتباط سازمانی: این ارتباط در سازمانهای پیچیدهای مانند موسسات تجاری و صنایع بزرگ و موسسات دولتی اتفاق میافتد. در این ارتباط سلسله مراتبها بسیار مهم هستند. برای مثال یک بالادستِ رده پنجم با یک پائین دست رده ششم به گونهای ارتباط برقرار میکند که کاملا متفاوت با وقتی است که خودش با یک بالادست رده دوم ارتباط برقرار میکند.
- ارتباط جمعی (رسانهای): ارتباط جمعی، با ورود رسانهها به دنیای ارتباطات انسانی شکل گرفت. ارتباط جمعی ایجاد کننده نوعِ دیگری ارتباطات انسانی شد که در آن فرستنده یا فرستندگان پیامهای خود را با استفاده از وسایل ارتباطی مانند روزنامه، کتاب، امواج رادیو، تلویزیون و غیره برای گروه غیر محدودی از مردم با سرعتی زیاد ارسال میکنند.
اینجا لینک دخلی بیاید
(ارتباط جمعی چیست: تاریخچه + 5 نظریه مهم + 6 ابزار ارتباط جمعی)
بسیار خوب. به پایان این پست آموزشی رسیدیم. در این مطلب بعد از بررسی ضرورت و اهمیت ارتباطات، به تعریف آن پرداختیم و سپس از آن تعریف استفاده کردیم تا بتوانیم اجزا و عناصر یک ارتباط را مورد واکاوی قرار دهیم. همچنین در پایان نیز، سطوح و گونههای ارتباط را با یکدیگر مورد بررسی قرار دادیم. امیدواریم که این پست آموزشی برای شما مفید بوده باشد و از شما دعوت میکنیم که نظرات خود را با ما درمیان بگذارید.
منابع مورد استفاده
- آلفرد.جی اسمیت در کتاب ارتباطات و فرهنگ
- محسنیان راد، ارتباط شناسی
- محسنیان راد، رسانه شناسی
- بهروز اثباتی، مبانی ارتباطات
- دنیس مک کویل، درآمدی بر نظریههای ارتباط جمعی