رسانهای شدن فرهنگ
در دنیای امروز، رسانهها به بخش جداییناپذیری از زندگی ما تبدیل شدهاند. آنها دیگر فقط ابزار اطلاعرسانی نیستند، بلکه نقش مهمی در شکلدادن به افکار عمومی، هویت افراد و فرهنگ جوامع ایفا میکنند. وقتی میگوییم “فرهنگ رسانهای شده”، یعنی رسانهها به یکی از عوامل اصلی تولید، انتقال و مصرف فرهنگ تبدیل شدهاند و بر نحوه فکر کردن، رفتار کردن و شکلگیری هویتهای اجتماعی تأثیر زیادی میگذارند.
در این روند، رسانهها دیگر فقط اطلاعات منتقل نمیکنند، بلکه به فضایی تبدیل شدهاند که در آن فرهنگها، ایدهها و روایتهای گوناگون مدام تولید و بازآفرینی میشوند. به همین دلیل، رسانهها به یکی از ابزارهای اصلی در ساختن و تغییر دادن هویتهای جمعی، تعریف گذشته و حتی تأثیرگذاری بر سیاستها تبدیل شدهاند. در این میان، یکی از مفاهیم کلیدی و پیچیدهای که نقش مهمی در این فرایند دارد، «کلانروایتها» هستند.
کلان روایتهای رسانهای: چیستی و ماهیت
کلانروایتها (Grand Narratives) یعنی داستانهای بزرگی که سعی میکنند یک تصویر کلی و واحد از تاریخ، فرهنگ، هویت یا واقعیت به ما بدهند. این روایتها معمولاً از دیدگاه خاصی به مسائل نگاه میکنند و طوری طراحی میشوند که توسط بخش بزرگی از جامعه پذیرفته شوند. مثلاً یک کلانروایت ممکن است اینطور باشد که «پیشرفت همیشه خوب است» یا «ملت ما همیشه قهرمان بوده». این نوع روایتها معمولاً در سطح ملی، جهانی یا حتی تمدنی مطرح میشوند.
برای درک بهتر، تصور کنید فیلمهای تاریخی زیادی ساخته میشوند که همیشه یک کشور خاص را نجاتدهنده جهان نشان میدهند. با تماشای مکرر این فیلمها، کمکم مردم باور میکنند که آن کشور همیشه قهرمان است. این یعنی کلانروایت از طریق رسانه به ذهن مردم منتقل شده.
در دنیای امروز، رسانهها مثل تلویزیون، سینما، شبکههای اجتماعی و حتی تبلیغات، نقش اصلی در ساختن و پخش این کلانروایتها دارند. آنها با تکرار یک داستان مشخص از طریق فیلمها، سریالها، خبرها یا پستهای شبکههای اجتماعی، کمک میکنند تا این روایتها در ذهن جمعی ما جا بیفتند.
ساختار کلان روایت
ساختار کلان روایتها معمولاً دارای ویژگیهای زیر است:
- پایهگذاری بر یک داستان بزرگ: کلانروایتها بر پایهی یک داستان بزرگ و فراگیر شکل میگیرند؛ داستانی که تلاش میکند بخشهای پراکندهی واقعیت را به یکدیگر متصل کند و تصویری یکپارچه از جامعه یا جهان به ما بدهد. این داستانها فقط به گذشته یا تاریخ محدود نمیشوند. در حقیقت، کلانروایتها ممکن است دربارهی مسیر پیشرفت یک ملت، ضرورت توسعهی علمی، برتری یک نظام اقتصادی، یا حتی معنا و هدف زندگی انسانها باشند. مثلاً روایتی که میگوید «توسعهی فناوری بشر را نجات میدهد» یا «آزادی فردی اصل اساسی جامعه است»، داستانهایی بزرگاند که هویتها، سیاستها و باورهای جمعی حول آنها شکل میگیرد.
- تعیین مفاهیم بنیادین: این روایتها به شفافسازی و تعیین اصول ارزشی خاصی مانند آزادی، دموکراسی، پیشرفت، یا رفاه اجتماعی میپردازند که افراد یک جامعه بهطور گسترده آن را قبول دارند.
- فرآیند آغاز، میانه و پایان: معمولاً کلانروایتها یک شروع تاریخی دارند که در آن مشکلات یا بحرانها شکل میگیرند. بهعنوان مثال، کلانروایت «آزادی» با دوران استبداد و ظلم آغاز میشود، جایی که مردم تحت فشار و نابرابری زندگی میکنند. سپس یک تحول یا رشد در میانه روایتها دیده میشود، مثل بیداری اجتماعی و شکلگیری جنبشهای مدنی که مردم را به مبارزه برای حقوق خود ترغیب میکند. در نهایت، این داستان به یک نتیجهگیری یا وضعیت آرمانی میرسد، بهطوری که مردم به آزادی و برابری دست مییابند. این فرآیند ممکن است در قالب یک پیوستگی منطقی یا اخلاقی باشد، بهطوریکه تلاشها و ایستادگیهای مردم در برابر ظلم منجر به تحقق آرمانهای اجتماعی میشود.
انواع موضوعات کلان روایتها در رسانهها
کلان روایتها میتوانند در قالبهای مختلف و از منظرهای متفاوتی در رسانهها ظهور کنند. برخی از انواع کلان روایتهای رایج عبارتند از:
- کلان روایتهای ملی و ملیگرایانه
این نوع روایتها اغلب در سطح ملی برای تقویت یا تضعیف هویت ملی و تاریخ یک ملت خاص ساخته میشوند. رسانهها با تأکید بر دستاوردها و بحرانهای گذشته، سعی میکنند یک تصویر مثبت یا منفی از تاریخ ملی و سرنوشت جمعی یک کشور ارائه دهند. این نوع کلان روایتها در زمانهای بحران یا جنگ معمولاً اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
- کلان روایتهای غربی و مدرنیته
در رسانههای غربی، معمولاً روایتهایی درباره پیشرفت، دموکراسی، حقوق بشر و علم و فناوری برجسته میشوند. این روایتها بهویژه در سینما، تلویزیون و اخبار رسانههای غربی به صورت جهانی ترویج میشوند و گاهی در قالب استانداردهای جهانی ارائه میشوند.
- کلان روایتهای اقتصادی و مصرفگرایی
در رسانههای تجاری، کلان روایتهای اقتصادی و مصرفگرایی معمولاً ترویج میشوند. این روایتها، مصرف کالاها و خدمات را نه تنها به عنوان یک نیاز بلکه به عنوان یک هدف اجتماعی و فردی معرفی میکنند.
- کلان روایتهای دینی و مذهبی
رسانهها در بسیاری از جوامع، به ویژه در کشورهای مذهبی، میتوانند کلان روایتهایی مبتنی بر مفاهیم دینی و مقدسات ارائه دهند. این روایتها اغلب بهویژه در فیلمها، برنامههای تلویزیونی و مستندهای مذهبی مطرح میشوند.
کلان روایتها و اخبار جعلی: نسبت و تاثیرات
رابطه میان کلان روایتها و اخبار جعلی (Fake News) به شدت پیچیده است. اخبار جعلی میتوانند به راحتی تبدیل به جزئی از یک کلان روایت شوند و به ترویج اطلاعات غلط یا تحریفشده در جامعه کمک کنند. این اخبار اغلب در شرایط خاص و برای اهداف سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی تولید میشوند.
ایجاد روایتهای جعلی
اخبار جعلی میتوانند بهطور عمدی در رسانهها منتشر شوند تا یک روایت خاص را تقویت کنند. برای مثال، ممکن است در دوران بحرانهای سیاسی یا جنگ، رسانهها با استفاده از اطلاعات نادرست، یک تصویر منفی از طرف مقابل یا بحران بسازند و آن را به یک کلان روایت تبدیل کنند.
تغییر در درک عمومی
اخبار جعلی و اطلاعات نادرست میتوانند به سرعت در فضای رسانهای و آنلاین منتشر شوند و تأثیرات عمیقی بر افکار عمومی بگذارند. در این شرایط، یک کلان روایت میتواند بهطور مصنوعی شکل گیرد که نه تنها بر درک مردم از وقایع خاص تأثیر میگذارد، بلکه به نحوه برخورد و واکنش آنها به مسائل اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی تغییرات اساسی وارد میکند.
به عنوان مثال، در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶، اخبار جعلی نقش بسزایی در شکلدهی به کلانروایتهای مرتبط با سیاستهای مهاجرت و امنیت ملی داشت.
بهرهبرداری از رسانهها برای اهداف خاص
در برخی موارد، رسانهها از طریق تولید و پخش کلان روایتهای ساختگی میتوانند یک ایدئولوژی خاص را ترویج دهند یا تغییرات اجتماعی را به نفع خود هدایت کنند. این نوع روایتها میتوانند به ترویج انحصار سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی کمک کنند.
نحوه مواجهه با روایتهای جعلی
مواجهه با روایتهای جعلی نیازمند آگاهی و تفکر انتقادی است. در دنیای پر از اطلاعات، چالش اصلی این است که چگونه میتوان از تأثیرات منفی کلان روایتهای جعلی جلوگیری کرد و رسانهها را به سمت شفافیت و صحت اطلاعات هدایت نمود.
آموزش سواد رسانهای
یکی از بهترین راهها برای مقابله با کلان روایتهای جعلی، آموزش سواد رسانهای به افراد است. آگاهی از روشهای تولید محتوا، تشخیص اخبار جعلی و نقد روایتها به افراد کمک میکند تا اطلاعات را با دقت بیشتری تحلیل کنند.
ارتقاء شفافیت رسانهای
رسانهها باید به شفافیت در ارائه اطلاعات پایبند باشند و منابع خود را مشخص کنند. این شفافیت میتواند به کاهش تأثیرات منفی روایتهای جعلی و ساختگی کمک کند.
نقد و تحلیل انتقادی
نقد و تحلیل کلان روایتها باید به یک روند روزمره تبدیل شود. افرادی که اطلاعات را از رسانهها دریافت میکنند، باید توانایی تحلیل و تشخیص صحت یا نادرستی آنها را داشته باشند.
منابع تکمیلی
- هاروارد، استیگ. (۱۳۹۹). رسانهای شدن فرهنگ و جامعه (ترجمه سید محمد مهدیزاده). پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
- احمدزاده، م. (1400). کلان روایتها در تاریخنگاری ایران دوره قاجار. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.