هوش مصنوعی (AI) بهعنوان یکی از پیشروترین فناوریهای عصر حاضر، تأثیرات عمیقی بر جنبههای مختلف زندگی انسانی گذاشته است. در دنیای رسانه و ارتباطات، این فناوری ابزارهای جدیدی را برای تولید، توزیع و تحلیل اطلاعات فراهم کرده است. با این حال، هوش مصنوعی همچنین بستری برای گسترش و پیچیدگی فیکنیوز (اخبار جعلی) ایجاد کرده است. این جزوه با هدف تبیین نسلهای هوش مصنوعی، بررسی ارتباط آن با تولیدات رسانهای، و تحلیل پیامدهای آن در زمینه فیکنیوز نگاشته شده است.
ارائه کلی از نسلهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی در سه نسل اصلی دستهبندی میشود که هر کدام نمایانگر یک مرحله پیشرفتهتر از دیگری است و تأثیرات مهمی در حوزههای مختلف به جا گذاشته است.
نسل اول هوش مصنوعی مبتنی بر قوانین از مجموعهای از دستورالعملهای ثابت پیروی میکرد و قابلیت تطبیق با شرایط جدید را نداشت. این نسل بیشتر برای حل مسائل ساده مانند تحلیل دادههای ساختارمند و انجام محاسبات ریاضی مورد استفاده قرار میگرفت. به عنوان مثال، سیستمهای خبره اولیه که در پزشکی یا صنایع تولیدی کاربرد داشتند، نمونهای از این نسل هستند. هرچند که این سیستمها محدودیتهای زیادی داشتند و توانایی یادگیری نداشتند، اما اولین قدم مهم در مسیر توسعه هوش مصنوعی بودند.
نسل دوم هوش مصنوعی مبتنی بر یادگیری بود که توانایی یادگیری از دادهها را به سیستمها اضافه کرد. این پیشرفت با ظهور یادگیری ماشین (ML) و یادگیری عمیق (DL) ممکن شد. در این نسل، سیستمها قادر به تحلیل حجم بزرگی از دادهها و استخراج الگوهای مفید از آنها بودند. این ویژگی باعث شد که تکنولوژیهایی مانند تشخیص چهره، ترجمه زبان، و پیشبینی بازار به شکل کارآمدتری توسعه پیدا کنند. برای مثال، الگوریتمهای مورد استفاده در سیستمهای پیشنهاددهی مانند آنچه در سرویسهای پخش آنلاین یا فروشگاههای اینترنتی دیده میشود، بر اساس این نسل طراحی شدهاند. با این حال، این سیستمها همچنان نیاز به راهنمایی و نظارت انسانی دارند و به تنهایی قادر به تصمیمگیریهای پیچیده نیستند.
نسل سوم هوش مصنوعی معروف به هوش مصنوعی خودمختار، تحولی بنیادین در این حوزه ایجاد کرد. این نسل توانایی تصمیمگیری مستقل و ایجاد خلاقیت را به سیستمها اضافه کرد. این سیستمها با استفاده از فناوریهایی مانند شبکههای عصبی پیشرفته و مدلهای زبانی بسیار قدرتمند، قادر به انجام وظایفی هستند که نیازمند تفکر و تحلیل انسانی است. به عنوان مثال، سیستمهایی که میتوانند آثار هنری خلق کنند، برنامههای پیچیده را به صورت خودکار بنویسند، یا حتی در مذاکرات پیچیده تصمیمگیری کنند، نمایانگر این نسل هستند. این پیشرفتها نگرانیهایی نیز به همراه داشتهاند، زیرا تواناییهای این نسل میتواند در صورت استفاده نادرست، پیامدهای جدی برای جامعه داشته باشد.
جایگاه نسل دوم در تولیدات رسانهای
نسل دوم هوش مصنوعی تأثیرات چشمگیری در تولیدات رسانهای داشته است. این تأثیرات شامل خودکارسازی تولید محتوا است که ابزارهایی مانند ChatGPT میتوانند متون خبری، تحلیلها و حتی داستانهای خلاقانه تولید کنند. همچنین تحلیل دادهها به رسانهها کمک میکند تا ترجیحات مخاطبان را تحلیل کرده و محتواهای مناسبتری ارائه دهند. دیجیتالیسازی رسانهها نیز یکی از کاربردهای برجسته نسل دوم است که تولید ویدئوهای مبتنی بر دادههای تولید شده توسط هوش مصنوعی را ممکن ساخته است. علاوه بر این، این نسل به رسانهها امکان میدهد تا محتواهای چندرسانهای با کیفیت بالا و کمترین هزینه تولید کنند. به عنوان مثال، بسیاری از پلتفرمهای تولید ویدئو اکنون از الگوریتمهای AI برای بهینهسازی رنگ، صدا و حتی جلوههای بصری استفاده میکنند. همچنین، با ترکیب یادگیری عمیق و پردازش زبان طبیعی (NLP)، رسانهها قادر به ایجاد ابزارهایی برای ترجمه زنده و زیرنویسگذاری خودکار شدهاند که ارتباطات جهانی را تسهیل میکند.
نسبت کلی هوش مصنوعی و فیکنیوز
فیکنیوز بهعنوان یکی از چالشهای مهم عصر اطلاعات، توسط فناوریهای هوش مصنوعی پیچیدهتر شده است. تکنیکهای دیپفیک با استفاده از هوش مصنوعی ویدئوها و تصاویر جعلی واقعگرایانه تولید میکنند. ایجاد اتاق پژواک نیز توسط الگوریتمهای هوش مصنوعی انجام میشود که تنها اطلاعات هماهنگ با عقاید کاربران را ارائه میدهند. علاوه بر این، دستکاری دادگان پایه از دیگر ابزارهای AI است که دادهها را به نحوی تغییر میدهد که مخاطب به طور ناخودآگاه اطلاعات نادرست را بپذیرد. از دیگر جنبههای فیکنیوز هوشمند میتوان به سرعت انتشار و توانایی تغییر پیامها در لحظه اشاره کرد. با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته، فیکنیوزها میتوانند بهگونهای طراحی شوند که به سرعت در شبکههای اجتماعی گسترش یابند و در عین حال قابلیت تغییر پیامهای اصلی برای هدفگیری دقیقتر مخاطبان را داشته باشند. این ویژگی باعث شده تا فیکنیوز نه تنها یک مشکل فردی بلکه یک تهدید برای امنیت اطلاعات جمعی باشد.
آینده هوش مصنوعی در ارتباطات رسانهای
هوش مصنوعی در آینده نقش گستردهتری در ارتباطات رسانهای خواهد داشت. فیکنیوزهای هوشمند با استفاده از AI تولید و توزیع میشوند و میتوانند افکار عمومی و حتی نخبگان را جهتدهی کنند. همچنین جهانهای دروغین با پیشرفت هوش مصنوعی نسل سوم ایجاد میشوند که احتمال ایجاد جهانهای واقعیت مجازی جعلی و جایگزین اطلاعات واقعی را افزایش میدهد. سواد هوش مصنوعی نیز یکی از ضروریات است که باید برای نوجوانان، مسئولین و نخبگان آموزش داده شود تا بتوانند با تهدیدات مقابله کنند. بهعنوان مثال، سیستمهای AI آینده ممکن است قادر به تحلیل و پیشبینی رفتار مخاطبان به صورت بلادرنگ شوند، که این امر میتواند برای اهداف مثبت مانند کمک به ارتقای آگاهی عمومی یا برای اهداف منفی مانند دستکاری نظرات عمومی مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، تکنیکهایی مانند تولید محتوای خودکار و توسعه روباتهای خبرنگار هوشمند نیز نشاندهنده تأثیرات آینده AI در عرصه رسانهها هستند.
معرفی تکنیکها و تهدیدهای کلیدی
دیپفیک از ابزارهایی است که توانایی تولید محتوای جعلی با دقت بالا را دارد. این تکنولوژی به ویژه در حوزه تولید ویدئوها و تصاویر واقعگرایانه نقش عمدهای ایفا کرده است. یکی از نمونههای معروف دیپفیک، ویدئوی جعلی منتسب به پوتین است که توانست در سطح گستردهای افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد. با پیشرفت الگوریتمهای یادگیری عمیق، دیپفیکها اکنون میتوانند صدا، حالتهای چهره و حتی زبان بدن را بهصورت دقیق شبیهسازی کنند. این پیشرفت نه تنها باعث ایجاد فرصتهای خلاقانه شده است، بلکه نگرانیهای جدی امنیتی را نیز به همراه داشته است. برای مثال، استفاده از دیپفیک در ایجاد محتوای جعلی سیاسی یا تخریب اعتبار افراد نمونهای از پیامدهای منفی این فناوری است.
اتاق پژواک هوشمند یکی دیگر از نتایج هوش مصنوعی در حوزه ارتباطات است. این سیستمها از الگوریتمهای پیشرفتهای برای گسترش اطلاعات هماهنگ استفاده میکنند که باعث تقویت باورهای موجود در گروههای مخاطبان خاص میشود. اتاقهای پژواک میتوانند اطلاعات را به شکلی تنظیم کنند که بازخوردها تنها تقویتکننده دیدگاههای قبلی باشند و بدین ترتیب از شکلگیری تفکر انتقادی جلوگیری کنند. این تکنولوژی در کنار مزایای احتمالی، مانند ترویج پیامهای مثبت یا آموزنده، تهدیدهای قابل توجهی نیز دارد، زیرا میتواند برای گسترش اطلاعات نادرست یا جهتدهی افکار عمومی بهکار گرفته شود.
یکی از تفاوتهای مهم بین اتاق پژواک گوینده و اتاق پژواک محتوا در این است که اتاق پژواک گوینده بر محوریت فرد یا نهادی خاص متمرکز است. در این نوع از اتاقها، اطلاعات و پیامهایی که منتشر میشود به طور خاص برای تقویت موقعیت و اعتبار یک فرد یا گروه خاص طراحی شده است. به عنوان مثال، یک سیاستمدار ممکن است از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای ایجاد شبکهای از حسابهای کاربری استفاده کند که پیامهای او را تکرار و تقویت میکنند، تا ظاهراً نشان دهد که حمایت گستردهای از وی وجود دارد.
در مقابل، اتاق پژواک محتوا بر تقویت یک موضوع یا دیدگاه خاص متمرکز است. این نوع از اتاقهای پژواک ممکن است اطلاعاتی را منتشر کنند که بر اهمیت یا درستی یک ایده خاص تأکید دارد، بدون اینکه به طور مستقیم به گوینده یا منشأ پیام اشارهای شود. به عنوان مثال، در موضوعاتی مانند تغییرات اقلیمی یا واکسن، ممکن است اتاقهای پژواک محتوا اطلاعاتی را ترویج دهند که به نفع یک دیدگاه خاص باشد و بهطور ناخودآگاه باورهای مخاطبان را شکل دهد یا تقویت کند. این دو نوع اتاق پژواک نشاندهنده ابعاد گوناگون و پیچیدگیهای موجود در استفاده از هوش مصنوعی در جهتدهی افکار عمومی هستند.
آستروتورفینگ و هدفگیری اطلاعاتی دقیق از دیگر تکنیکهای مرتبط با فیکنیوز هوشمند هستند. آستروتورفینگ به عنوان تکنیکی شناخته میشود که حمایت مصنوعی از یک موضوع یا ایده را القا میکند. این تکنیک با استفاده از دادههای کلان و ابزارهای هوش مصنوعی، محیطی ساختگی ایجاد میکند که در آن به نظر میرسد حمایت گستردهای از یک موضوع وجود دارد. به طور مشابه، هدفگیری دقیق اطلاعات با بهرهگیری از فناوری Smart Narrow Information Targeting امکان دسترسی به گروههای خاص مخاطبان را فراهم میکند. این ابزارها میتوانند بهصورت همزمان برای اهداف مثبت مانند بهبود کمپینهای آموزشی یا برای مقاصد منفی همچون گسترش اطلاعات نادرست مورد استفاده قرار گیرند. ظهور “جهانهای دروغین” که ترکیبی از واقعیت افزوده و هوش مصنوعی هستند، نیز چالش جدیدی است که نیازمند رویکردهای نوین برای مقابله با آن است.
راهکار های مواجهه با اخبار جعلی مرتبط با هوش مصنوعی
هوش مصنوعی یک ابزار دو لبه است که میتواند هم فرصتهای بینظیری در رسانه ایجاد کند و هم تهدیدهای جدیدی برای افکار عمومی به همراه داشته باشد. افزایش آگاهی عمومی و تقویت سواد دیجیتال و هوش مصنوعی از اقدامات ضروری برای مقابله با چالشهای فیکنیوز و بهرهبرداری از فرصتهای AI است. توسعه سیاستهای مناسب و ایجاد زیرساختهای نظارتی برای کنترل استفادههای نادرست از این فناوری از دیگر گامهای ضروری برای مدیریت این فضا است. در نهایت، تنها از طریق همکاری بینالمللی و تقویت مکانیسمهای نظارتی میتوان از پتانسیلهای مثبت هوش مصنوعی بهره برد و تأثیرات منفی آن را کاهش داد.
منبع
Shin, D. (2024). Artificial misinformation: Exploring human-algorithm interaction online.