در اکتبر سال 1990 میلادی، زمانی که بحران خلیج فارس و اشغال کویت توسط عراق در صدر اخبار جهان قرار داشت، دختری 15ساله به نام نیره در برابر کمیتۀ حقوق بشر کنگرۀ ایالات متحده آمریکا حاضر شد. با چشمانی اشکبار و صدایی بغضآلود، او ادعایی تکاندهنده مطرح کرد: «سربازان عراقی به بیمارستانی در کویت یورش بردند، نوزادان ناتوان را از درون دستگاههای انکوباتور بیرون کشیدند و آنها را بر روی زمینهای سرد رها کردند تا بمیرند.» این روایت، بلافاصله به یکی از احساسیترین و تأثیرگذارترین داستانهای منتشرشده در جریان بحران خلیج فارس تبدیل شد.
سخنان نیره در مدتزمانی کوتاه بهطور گسترده از طریق رسانههای آمریکایی پخش شد و موجی از همدلی و خشم را در میان مردم آمریکا برانگیخت. گزارشهای تلویزیونی، روزنامهها و حتی جلسات رسمی دولت بر روی روایت نیره تمرکز کردند و او را نمادی از مظلومیت مردم کویت معرفی کردند. در همین راستا، سازمان عفو بینالملل – بهعنوان یک مرجع معتبر حقوق بشری – نیز بدون تحقیق کافی، روایت نیره را تأیید کرد. سفیر آمریکا در عراق هم به نقل از منابع بهداشتی کویتی اعلام کرد که ۲۲ نوزاد بهدلیل قطع جریان برق و غارت تجهیزات بیمارستانی توسط سربازان عراقی جان باختهاند. برای حفظ امنیت خانواده نیره در کویت، هویت کامل او در ابتدا پنهان نگه داشته شد.
رئیسجمهور وقت ایالات متحده، جورج اچ. دبلیو. بوش، در چندین سخنرانی رسمی خود به روایت نیره استناد کرد و آن را بهعنوان شاهدی عینی از بیرحمی ارتش صدام حسین بازتاب داد. این موضوع افکار عمومی را بهشدت تحت تأثیر قرار داد، تا جایی که طبق نظرسنجی شبکه CBS، حدود ۶۴ درصد مردم آمریکا خواستار اقدام نظامی فوری علیه عراق شدند. رسانهها با تمرکز بر این روایت، تصویر عراق را بهعنوان یک کشور جنایتکار و بیرحم ترسیم کردند.
این موج روانی و تبلیغاتی، زمینه را برای مداخله نظامی آمریکا در منطقه فراهم کرد. اگرچه حمله اصلی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد، اما زیرساختهای ذهنی و افکار عمومی برای این حمله، سالها قبل و در پی داستانهایی مانند ماجرای نیره شکل گرفته بود. نتیجۀ این مداخله، یک جنگ گسترده، بیثباتی منطقه و مرگ صدها هزار غیرنظامی – از جمله نیممیلیون کودک عراقی – بود.
سالها بعد، شرکت رسانهای ABC فاش کرد که حقیقت ماجرای نیره چیزی کاملاً متفاوت از آن چیزی بود که در آن سالها تبلیغ شده بود. تحقیقات نشان داد که نیره الصباح، در واقع دختر سفیر وقت کویت در آمریکا، سعود الصباح، بوده است. او نه تنها در بیمارستان کار داوطلبانه نمیکرده، بلکه هیچیک از وقایعی را که روایت کرده بود، از نزدیک ندیده بود. تمام این ماجرا بخشی از یک پروژه پیچیده و پرهزینه روابطعمومی بود که دولت کویت پس از اشغال کشورش راهاندازی کرده بود.
این پروژه، که بودجهای بالغ بر دوازده میلیون دلار داشت، به شرکت هیل و نولتون – یکی از بزرگترین و مؤثرترین شرکتهای روابطعمومی در جهان – سپرده شد تا از طریق روایتهای احساسی و تکاندهنده، نظر مردم و مسئولان آمریکایی را برای دخالت نظامی در بحران خلیج فارس جلب کند. نیره تنها بازیگری بود در نمایشی طراحیشده که هدف آن تحریک احساسات و هدایت سیاست خارجی یک کشور قدرتمند بود.
آری! تمام آن داستان با هدف فریب افکار عمومی ساخته شده بود. نیره دروغ گفته بود. او بخشی از پروپاگاندای رسانهای سازمانیافتهای بود که آمریکا را به سوی جنگی ویرانگر سوق داد، جنگی که آثار آن هنوز هم در منطقه باقی است.