تفکر تحلیلی و اهمیت آن
تفکر تحلیلی یکی از مهمترین و پیچیدهترین فرآیندهای ذهنی است که در مقابل قضاوت سطحی قرار میگیرد. جمله معروف کارل یونگ به این موضوع اشاره میکند: “فکر کردن دشوار است، برای همین اکثر مردم قضاوت میکنند.” در این دنیای پرشتاب، تمایل به قضاوت سریع میتواند منجر به سوء برداشت و تصمیمگیریهای نادرست شود.
ضرورت آشنایی با مکانیزمهای شناختی در نسبت با رسانهها و پذیرش اخبار ناکارآمد
در دنیای امروز، که رسانهها نقشی فراگیر و تعیینکننده در شکلدهی به افکار عمومی دارند، درک مکانیزمهای شناختی برای مواجهه با اخبار، بهویژه اخبار ناکارآمد یا جعلی (Fake News)، ضروری است. رسانهها، بهویژه با ظهور شبکههای اجتماعی، مستقیماً بر فرآیندهای شناختی همچون توجه، قضاوت، و تصمیمگیری تأثیر میگذارند.
اطلاعات ناکارآمد (Inefficient Information) چیست؟
اطلاعات ناکارآمد شامل اطلاعات درست یا نادرست، با یا بدون قصد فریبی میشود که مانع از دستیابی به حداکثر بهرهوری و یا هدر دادن یا ناتوانی در استفاده بهینه از زمان یا منابع میشود. درست یا نادرست بودن و یا گمراهکننده بودن یا نبودن اطلاعات مدنظر نیست. هر اطلاعاتی که دستیابی به حداکثر بهرهوری و یا استفاده بهینه از زمان و منابع را مختل کند، ناکارآمد است.
ویژگیهای اطلاعات ناکارآمد
- عدم تناسب اطلاعات با نیازهای شما (Relevance)
ممکن است اطلاعات ارائهشده برای شما دقیق و صحیح باشد، اما اگر نتواند به حل مسئلهای که با آن روبرو هستید کمک کند یا با نیازهای شما همراستا نباشد، این اطلاعات برای شما بیربط محسوب میشود.
در این حالت، کارآمدی اطلاعات در زمینه شما کاهش مییابد، حتی اگر به لحاظ صحت و دقت مشکلی نداشته باشد.
مثال
فرض کنید به دنبال اطلاعات در مورد ترکیبات شیمیایی داروی خاصی هستید تا تأثیر آن بر سلامتی را بسنجید، اما مقالهای که میخوانید فقط به تاریخچه کشف دارو میپردازد. این مقاله ممکن است اطلاعات درست و مستندی ارائه دهد اما برای نیاز شما ناکارآمد است.
- پراکندگی و بیساختاری اطلاعات (Disorganization)
اگر اطلاعات درست باشد اما به شکلی نامرتب یا بیساختار ارائه شود، حتی اگر مرتبط با نیاز شما باشد، درک معنا یا استخراج سودمندی از آن کار دشواری خواهد بود. این موضوع ناکارآمدی اطلاعات را نه به دلیل صحت، بلکه به دلیل نحوه ارائه تقویت میکند.
مثال
گزارشی پر از دادههای علمی درست درباره خطرات زیستمحیطی اما بدون چیدمان مشخص، بخشبندی و یا انسجام. شما نمیتوانید به شکل عملی یا سریع به پاسخ خود برسید.
- ابهام در استفاده از اطلاعات (Contextual Irrelevance or Ambiguity)
اطلاعات ممکن است گنگ یا بهشکل عمومی ارائه شود و نتواند بهطور خاص با شرایط یا نیاز شما ارتباط برقرار کند. این امر باعث میشود اطلاعات از نظر معنایی ناکارآمد باشد، چون نمیتواند به شما کمک کند که مستقیماً کاربرد آن را درک کنید.
مثال
اگر به دنبال بهبود مهارتهای نوشتاری در یک زبان خاص هستید، ولی اطلاعات ارائهشده صرفاً در مورد اصول عمومی گرامر زبان باشد، ممکن است با وجود صحت، کمک چندانی به تمرین مهارتهای نگارش نکند.
- شخصیسازی و زمینهیابی اطلاعات (Lack of Contextualization)
اطلاعات کارآمد باید با نیاز و شرایط خاص کاربر هماهنگ باشد. اگر اطلاعات عمومی باشد یا به مشکل و موضوع شما شخصیسازی نشده باشد، میزان کارایی آن کاهش مییابد.
مثال
شما میخواهید بدانید چگونه از یک نرمافزار خاص استفاده کنید، اما آموزشی که پیدا میکنید برای نسخهای قدیمی از نرمافزار است. اطلاعات ارائهشده ممکن است صحیح باشد، اما چون با نسخه شما همخوانی ندارد، کارایی کمتری دارد.
- ارتباط میانزمینهای (Cross-context Irrelevance)
اطلاعاتی که در یک حوزه خاص معتبر و مناسب باشد، ممکن است در حوزهای دیگر بیربط یا ناکارآمد باشد. وقتی اطلاعات بدون توجه به “زمینه” اصلی یا “زمینه مورد نیاز” ارائه شود، نمیتواند کمک مفیدی به تصمیمگیری یا حل مسئله شما کند.
مثال
پژوهشهای علمی درباره یک بیماری در جمعیتی خاص از نظر ژنتیکی، ممکن است برای پیشگیری در یک جمعیت دیگر چندان کاربردی نباشد. اطلاعات در یک زمینه درست است، اما در انتقال به زمینه دیگر ناکارآمد محسوب میشود.
برخی از انواع از اطلاعات ناکارآمد
- اخبار جعلی(Fake News): اطلاعات نادرست که به صورت عمدی یا غیر عمدی تولید و منتشر می شود.
- تئوریهای توطئه: اطلاعاتی که اساساً بر حدس و گمان قرار دارند، مانند نظریات غیرعلمی در مورد تغییرات اقلیمی.
- تحریفهای رسانهای: اطلاعات گزینشی یا دستکاریشده که فقط یک جنبه از حقیقت را نشان میدهند.
- مطالب زرد: اطلاعات هیجانی و کماهمیت (مانند شایعات شخصیتهای مشهور) که مخاطب را از مسائل مهمتر منحرف میکند.
ناکافی بودن ارتباط یا ارتباط نامناسب یک اطلاعات با نیازها یا زمینه شما میتواند جنبهای از ناکارآمدی اطلاعات باشد، حتی اگر آن اطلاعات ذاتاً کاملاً درست و دقیق باشد. این موضوع به یک سطح معنایی از ارزیابی اطلاعات مرتبط است که در آن تناسب و کاربردپذیری اطلاعات در متن نیازها و موقعیت کاربر مورد بررسی قرار میگیرد.
صحت، تنها یکی از جنبههای کارایی اطلاعات است و اگر اطلاعات در قالبی مناسب و مرتبط با نیاز شما ارائه نشود، میتواند ناکارآمد باشد. توانایی ارزیابی اطلاعات از این منظر به شما کمک میکند تا بحرانیتر و کارآمدتر با سیل دادههایی که با آن روبهرو هستید، برخورد کنید و از هدررفت زمان و انرژی جلوگیری کنید.
ضرورت پرداخت به اطلاعات ناکارآمد
همانطور که در قسمت های قبل مطرح شد اطلاعات ناکارآمد می تواند شامل اطلاعات جعلی و نادرست و حتی درست و غیر مهم باشد؛ این اطلاعات میتواند تاثیرات عمیقی بر نحوه شکلگیری دیدگاهها و سطح اعتماد بین افراد بگذارد. اطلاعات غلط به دلیل نادرستی، تحریف یا ارائه ناقص میتواند دیدگاههایی منفی در روابط بین فردی ایجاد کند و اعتماد را به سادگی از بین ببرد. در ادامه به برخی آسیب ها اشاره می شود:
- ایجاد سوء تفاهم و دیدگاههای منفی
پراکندگی اطلاعات ناقص یا نادرست: اطلاعات ناکارآمد اغلب شامل دادههای ناقص یا نادرست است که میتواند منجر به سوء تفاهمهای جدی بین افراد شود. هنگامی که اطلاعات به درستی بررسی یا تصحیح نشود، افراد ممکن است بر اساس آن قضاوتهای نادرستی درباره یکدیگر یا موقعیتها انجام دهند.
تعصبات و کلیشهها: اطلاعات تحریف شده یا جانبدارانه میتواند به تقویت تعصبات و کلیشههای منفی کمک کند. این موضوع میتواند باعث ایجاد دیدگاههای منفی نسبت به گروههای خاص یا افراد خاص شود.
- تضعیف اعتماد بین فردی
تغذیه شایعات و اطلاعات جعلی: اطلاعات ناکارآمد میتواند شایعات و اطلاعات نادرست را در بین افراد گسترش دهد. این امر ممکن است به خصوص در محیطهای کاری، خانوادگی و اجتماعی به شکلگیری بدگمانی و بیاعتمادی منجر شود.
تأثیر بر شهرت و روابط: انتشار اطلاعات نادرست میتواند به خوش نامی افراد آسیب برساند و روابط شخصی و حرفهای را به خطر بیندازد. برای مثال، شایعات نادرست درباره اقدامات یا نظرات شخصی میتواند روابط را به شدت تیره کند.
- تشویق به تفکر دوقطبی (Polarization)
تقسیم فکری و اجتماعی: اطلاعات ناکارآمد میتواند به قطبیسازی اجتماعی و سیاسی بینجامد. زمانی که افراد تنها اطلاعاتی را که با دیدگاههای خود همخوانی دارد دریافت میکنند، تعامل مقابلههای فکری و تبادل نظرها کاهش مییابد و تنشها افزایش پیدا میکند.
افزایش بیگانهسازی(Alienation): هنگامی که اعتماد زیر سؤال میرود، افراد ممکن است از برقراری ارتباطات جدید با دیگران خودداری کنند، به این دلیل که احساس امنیت نمیکنند یا از ترس درگیر شدن با دیدگاههای مخالف.