برای درک بهتر و بیشتر رسانهها، توسعه نظریات رسانه، مفاهیم و چشم اندازها ضروری است. به همین دلیل رسانهها یکی از آن موضوعاتی هستند که دستمایه تحقیقات فراوانی توسط اندیشمندان مختلفی بودهاند. نظریهها و تئوریهای متفاوتی سعی داشتهاند تا درک ما از رسانهها را توسعه دهند و ما را با دنیای رسانهها بیشتر آشنا کنند. در این پست آموزشی در زیست پلاس سعی خواهیم کرد تا مهمترین نظریات رسانه و ارتباطات را به شما معرفی کنیم. پس با ما همراه باشید.
رسانهها بخش غیر قابل تفکیک و همواره حاضر در زندگی روزمرهی ما هستند که توانایی بسیار زیادی برای شکل دادن به شیوه زندگی، فرهنگ و جوامع انسانی را دارند. این مسئله آنقدر از نظر مارشال مک لوهان مهم بوده، که یکی از مهمترین عوامل تحول جوامع انسانی را رشد ابزارهای ارتباطی میداند. در این میان اما، برای تحلیل، تفسیر و درک رسانهها، نظریات رسانه و ارتباطات به میدان آمدهاند، تا بتوانند ما را در شناخت بهتر این پدیدهها یاری دهند.
نظریات رسانه و ارتباطات چیست؟
هدف تئوری و نظریه، تشریح و کمک به درک و تفسیر پدیدهای است که تئوری پرداز تلاش میکند آن را توضیح دهد که چرا این پدیده به شیوههای خاص اتفاق میافتد؟ نظریهها ارکان اساسی علوم را تشکیل میدهند، چرا که تمامی تفسیرها و تحلیلهای ما از پدیدههای طبیعی و اجتماعی در قالب آنها صورت میگیرد. فرد اینگلیس میگوید:
نظریه را میتوان نوعی عدسی به شمار آورد که وقتی از درون آن نگاه میکنیم، این امکان را فراهم میآورد تا آنچه را در جریان است به روشنی مشاهده کنیم.
با توجه به تعریف مختصری که از نظریه ارائه کردیم، نظریه پردازان رسانه، میکوشند تا نحوه عملکرد رسانهها، نقش آنها در جامعه و تاثیر آنها بر افراد را درک و تفسیر کنند. اولین سوالی که نظریات رسانه به آن پاسخ میدهند است که «در فرایند رسانهای، چه اتفاقی در حال وقوع است؟». در گام دوم، هدف نظریات رسانه توضیح پدیده است. برای مثال یک تئوری رسانه میکوشد تا به این سوال پاسخ دهد که چرا و چگونه با پخش یک سریال تلویزیونی، اغلب نامگذاریهای سال در ثبت احوالِ کشور، به نام شخصیت اصلی آن سریال انجام شده است؟ یا نظریه رسانه در حوزه بررسی تاثیرات رسانه تلاش میکند تا به این سوال پاسخ بدهد که آیا مطبوعات میتوانند بر انتخابات سیاسی یک کشور اثر مستقیم داشته باشند؟
بنابراین، نظریات رسانه، ضمن مواجههی واقعی با رسانهها، سعی میکنند که آنها را شرح و تفسیر کرده و درک ما را از نقش و تاثیر رسانهها و ارتباطات در زندگی روزمره افزایش دهند.
گذشته نه تنها شامل مسیرهای تئوریکی است که پیموده شده، بلکه از آن دسته از تئوریهایی را هم شامل میشود که مورد غفلت قرار گرفته و یا به کناری زده شدهاند. (کورین ویلیامز)
دسته بندی نظریات رسانه
وقتی درباره نظریات رسانه و ارتباطات سخن میگوئیم، به معنای آن است که وارد حوزهای پر چالش شدهایم. همانطور که گفتیم، هدف تئوری و نظریه، تشریح و کمک به درک و تفسیر آن پدیدهای است که تئوری پرداز در تلاش است تا آن را توضیح دهد. به همین دلیل، وقتی میخواهیم وارد نظریات رسانه و ارتباطات شویم، یعنی قرار است وارد عرصهای شویم که در آن رسانهها از جهات مختلفی مورد بررسی و تحلیل و تفسیر قرار خواهند گرفت و قاعدتا، با توجه به تنوع فکری محققان عرصه رسانه، با تناقضها و تضادهایی هم در این عرصه مواجه خواهیم شد.
به طور کلی نظریات رسانه و ارتباطات در چند دستهی قرار میگیرند:
- دسته اول: نظریههایی که رسانهها را ناظر به اجتماع بررسی میکنند و در تلاشند تا اثر رسانهها را بر روی جامعه بررسی کنند.
- دسته دوم: نظریههای مربوط به فرایند ارتباطهای جمعی و عناصر مختلف میان این فرایند.
- دسته سوم: نظریاتی که تنها بر یک عرصه خاص از عناصر ارتباطات میپردازند و آن را مورد بررسی و کاوش خودشان قرار میدهند.
- دسته چهارم: نظریاتی که به بررسی تحول جامعه و ارتباط آن با تغییرات وسایل ارتباط جمعی میپردازند.
- دسته پنجم: نظریاتی که به بررسی کارکردهای رسانه در جامعه میپردازند.
- و…
در این میان و با توجه تنوع بسیار بالای نظریات رسانه و ارتباطات، ما در ادامه به معرفی بعضی از مهمترین نظریات رسانه و ارتباطات خواهیم پرداخت.
مهمترین نظریات رسانه
تئوریها و نظریههای مختلفی درباره رسانه و ارتباطات وجود دارند که بعضیها از آنها شهرت بیشتری در میان اندیشمندان رسانه پیدا کردهاند. قطعا بیام تمامی نظریات رسانه و ارتباطات در این پست آموزشی ممکن نیست؛ بنابراین ما در ادامه برخی از مهمترین نظریههای رسانه و ارتباطات را معرفی خواهیم کرد.
- نظریه تزریقی یا گلوله جادویی
میتوان گفت که تاریخ نظریات رسانه و ارتباطات با بحث از تاثیرات قدرتمند و مطلق رسانهها بر روی مخاطبان شروع شد. پژوهشهایی که در این زمینه بودند، به نحوه و کم و کیف آثار شناختی و رفتاری پیامهای ارتباطی بر روی گیرندگان میپردازند و اثرات رسانه را مورد بررسی قرار میدهند. در زیست پلاس مقالهی جامعی درباره نظریات تاثیر رسانه نوشتهایم که از شما دعوت میکنیم آن را مطالعه کنید.
یکی از نخستین نظریات رسانه و ارتباطات درباره تاثیر رسانه بر روی مخاطبین، نظریه تزریقی یا گلوله جادویی است. این نظریه که در طیف نظریات تاثیر مطلق محتوای رسانهای بر روی مخاطب است معتقد است که رسانه تاثیر مستقیم، فوری و قدرتمندی بر روی مخاطبان دارد. نظریه تزریقی که در فاصله بین دو جنگ جهانی مطرح شده بود (دهه 20 و 30 و اوایل 40)، اولین نظریهای است که درباره تاثیر پیامهای ارتباطی به وجود آمد. طبق این نظریه، رسانهها نه تنها قادر به تغییر نگرش مردم هستند، بلکه قادرند که رفتار آنها را نیز تغییر دهند. البته این نگاه به تاثیر رسانهها اکنون وجود ندارد و در دورههای اخیر تاثیر رسانهها را در ساخت معنا میدانند.
- رسانه پیام است (مارشال مک لوهان)
مارشال مک لوهان، اندیشمند کانادایی علوم ارتباطات که شهرت آن در میان عموم مخاطبین به خاطر مفهوم دهکده جهانی است، عامل اساسی تحولات اجتماعی را در تاریخ تمدن انسانی، نظامهای ارتباطی و نوع رسانهها در انتقال پیام میداند. مک لوهان معتقد است که نوع نظام ارتباطی میتواند مشخص کننده نوع رسانه و محتوای آن باشد. بنابراین در یک جمله بیان میکند که رسانه پیام است.
مک لوهان با توجه به تحولات نظامهای ارتباطی، تاریخ زندگی انسان را به 3 دوره مهم یا سه کهکشان ارتباطی تقسیم کرده است:
- کهکشان شفاهی: از بدو آفرینش تا قبل از ابداع دستگاه چاپ گوتنبرگ و گسترش چاپ، ما در دورهای به سر میبریم که پیامهای ارتباطی از طریق بیان شفاهی و دریافت سمعی منتقل میشوند و حس غالب نیز حس شنوایی است. همچنین نحوه ارتباط نیز چهره به چهره و صمیمانه است.
- کهکشان گوتنبرگ (چاپی): با گسترش چاپ، تمدن انسانی وارد دورهی تازهای میشود که در آن پیامهای ارتباطی از طریق چاپ و نوشتار و دریافت بینایی منتقل میشوند؛ فلذا حس بینایی و بصری غالب میشود و به آن تمدن بصری میگوید.
- کهکشان مارکنی (الکترونیک): با گسترش فناوری ارتباطات و زیرساختهای الکترونیک (رادیو و تلویزیون)، صحنهی ارتباطات انسانی دچار تحولات چشم گیری میشود و پیامها از طریق وسایل ارتباطی الکترونیکی منتقل میشوند..
مک لوهان نظام ارتباط مکتوب را منشا شکل گیری فرهنگ و تمدن جدید دانسته و معتقد است که تحول فناوریهای ارتباطی، به طور همیشگی باعث تغییر نظم و صورتبندی جدید فرهنگی و اجتماعی میشود.
- تحولات رسانه و فرهنگ (ریموند ویلیامز)
یکی دیگر از نظریات رسانه و ارتباطات تئوری ریموند ویلیامز است که در آن به جای تاکید بر تکنولوژی به عنوان علت تحولات، به علل ابداع و اختراع فنی تاکید دارد. ویلیامز معتقد است که هر پدیدهی تکنولوژیک قبل از آن که ابداع شود، با توجه به اهداف برنامه ریزی شدهی قبلی، پیش بینی شده بود. برای مثال او میگوید تاریخ تلویزیون با تاریخ برق در هم تنیده است و تاریخ برق خود با تاریخ سرمایهداری صنعتی ارتباط دارد.
ویلیامز معتقد است که تکنولوژی از هر نوعی که باشد (از جمله تکنولوژی رسانهای)، گسترش دهنده اهداف نظامی، تجاری و سیاسی است و این عوامل هستند که انگیزههای هدفگذاری شده، برای ابداع تکنولوژیهای جدیدند. مثلا توسعه راه آهن و تلگراف در آمریکا و بریتانیا به دلایل تجاری و برای شتابدهی به توسعه صنعتی از طریق انتقال مواد خام به کارخانهها و توزیع محصولات در میان مردم بود. بنابراین توسعهی ابزارهای ارتباطی تجارت و حمل و نقل، معلول فشارهای اقتصادی بود. همچنین درباره ظهور ارتباطات سرگرم کننده و خبر رسانی معتقد است که اینها معلول الزامهای فرهنگی و اجتماعی هستند. بنابراین، ویلیامز رشد و توسعهی فناوریها را معلول اهداف و نیازهای انسانی میداند.
- کارکردهای رسانه (دنیس مک کوایل)
یکی از جنبههای نظریات رسانه و ارتباطات، بررسی کارکردگرایانهی ابزارهای ارتباط جمعی است. این جنبهی مطالعاتی برگرفته از نظریه کارکردگرایی در جامعه شناسی است که در تبیین پدیدههای اجتماعی، به خدماتی که این پدیدهها در نظم و تعادل اجتماعی دارند میپردازد و هر پدیده و فعالیتی را بر اساس (نیاز)های جامعه توجیه میکند.
اندیشمندانی مانند کوین ویلیامز، هارولد لاسول، جالز رایت و دنیس مک کوایل سعی کردهاند با نگاه کارکردگراینه، کارکردهای رسانههای ارتباط جمعی را مورد واکاوی خود قرار دهند. مک کوایل کارکردهایی مانند اطلاعات، همبستگی (ارتباط)، تداوم، سرگرمی و … را برای رسانهها برمیشمرد که تفصیل آن از حوصله این پست خارج است.
- نظریهی برجسته سازی (دنیس مک کوایل)
یکی از مهمترین و مشهورترین نظریات رسانه در حوزه تاثیرات پیامهای ارتباطی نظریه برجسته سازی است. این نظریه که بیشتر در حوزه رسانههای خبری کاربرد دارد، معتقد است که رسانهها با برجسته سازی بعضی از موضوعات و رویدادها، باعث تغییر اولویتهای ذهنی مردم میشوند. به عبارت سادهتر، رسانهها با گزینش و برجسته سازی برخی از اخبار و اتفاقات، باعث میشوند که اولویتهای ذهنی مردم و مخاطبان دچار تغییراتی خارج از اولویتهای واقعی شود. با توجه به این نظریه، اگرچه رسانه نمیتواند به مردم بقبولاند که چگونه بیندیشند، اما میتوانند برای آنها معلوم کنند که به چه بیندیشند؟
(نویسنده: محمد سخایی)
منابع استفاده شد:
- درک تئوری رسانهها، کورین ویلیامز
- رسانه شناسی محسنیان راد
- وسایل ارتباط جمعی، کاظم معتمد نژاد
- نظریه رسانهها، فرد اینگلیس
- نظریههای رسانه، سید محمد مهدی زاده
- ایران در میان چهار کهکشان ارتباطی، محسنیان راد