عوامل شناختی موثر در اخبار و اطلاعات ناکارآمد

عوامل شناختی متعددی در پذیرش و انتشار اخبار نادرست و جعلی نقش دارند که از جمله آنها می‌توان به سوگیری‌ها و اثرات مختلف اشاره کرد. سوگیری تأیید (Confirmation Bias)، اثر تکرار (Illusory Truth Effect)، و اثر لنگر انداختن (Anchoring Effect) می‌توانند اطلاعات نادرست را به باورهای موجود تقویت کنند. تصاویر نیز تأثیر بسزایی در گسترش اخبار نادرست دارند؛ چرا که تصاویر به دلیل قدرت احساسی و افزایش به‌یادماندنی بودن، می‌توانند به اطلاعات نادرست اعتبار بیشتری ببخشند و سبب جلب توجه بیشتر مخاطبان شوند. به همین ترتیب، اثر شبه‌حقیقت و آشنایی (Familiarity Bias) می‌تواند به تقویت باور به اخبار نادرست کمک کند، حتی اگر آن اطلاعات بارها اثبات شده باشند که غلط هستند.

عوامل شناختی موثر در نشر اخبار و اطلاعات ناکارآمد

  1. سوگیری تأیید(Confirmation Bias):

این تمایل ما به جستجو، تفسیر و یادآوری اطلاعات به گونه‌ای است که باورها و انتظارات قبلی‌مان را تأیید کند. وقتی خبری با باورهای ما همخوانی دارد، احتمالاً کمتر به صحت آن شک می‌کنیم.

  1. اثر تکرار(Illusory Truth Effect):

شنیدن مکرر یک خبر، حتی اگر نادرست باشد، می‌تواند باعث شود که آن را صحیح در نظر بگیریم. تکرار باعث افزایش حس آشنایی و در نتیجه اعتبار می‌شود.

  1. اثر تعصبی(Bias Blind Spot):

افراد به راحتی می‌توانند سوگیری‌های دیگران را شناسایی کنند ولی به سختی سوگیری‌های خود را می‌بینند. این موضوع می‌تواند قضاوت‌های ما را درباره صحت اخبار تحت تأثیر قرار دهد.

  1. اثر لنگر انداختن(Anchoring Effect):

تمایل داریم به اطلاعات اولیه‌ای که به ما داده می‌شود (به عنوان لنگر) پایبند بمانیم و قضاوت‌های خود را بر اساس آن بنا کنیم. این می‌تواند منجر به قضاوت نادرست درباره اطلاعات جدید شود.

  1. حافظه فعال و بار شناختی:

اگر حجم اطلاعات زیادی به یکباره ارائه شود، بار شناختی می‌تواند فرد را به سمت پذیرفتن اطلاعات نادرست هدایت کند، به خصوص اگر منابع معتبر و دقیق همزمان در دسترس نباشند.

  1. تأثیر هیجانی(Affective Influence):

احساسات و عواطف ما می‌توانند بر قضاوت‌هایمان تأثیر بگذارند. اخباری که به شکلی هیجانی تحریک‌کننده باشد، ممکن است بدون ارزیابی دقیق به راحتی پذیرفته شود.

  1. اثر تازگی(Recency Effect):

تمایل داریم به اطلاعاتی که به تازگی دریافت کرده‌ایم اهمیت بیشتری دهیم. این اثر می‌تواند باعث شود که اطلاعات جدید، حتی اگر نادرست باشد، بیشتر از اطلاعات قبلی در تصمیم‌گیری‌های ما تأثیر بگذارد.

زمینه های شناختی موثر در قضاوت درباره صحت اخبار

  1. سیالی پردازش (Processing Fluency): به میزان سهولتی که اطلاعات پردازش و فهم می‌شوند اشاره دارد. این مفهوم نقش مهمی در باور به اطلاعات دارد، چرا که اطلاعاتی که به راحتی درک و پردازش می‌شوند، اغلب به عنوان معتبرتر و صحیح‌تر تلقی می‌شوند. وقتی پردازش اطلاعات آسان باشد، حس مثبتی از سیالی ذهنی ایجاد می‌شود که می‌تواند به راحتی با حس صحت و دقت اطلاعات اشتباه گرفته شود. این حالت ممکن است باعث شود افراد اطلاعات نادرست را بدون بررسی دقیق‌تر بپذیرند.
  2. اثر حقیقت واهی ناشی از تکرار:

اثر حقیقت واهی (Illusory Truth Effect) به یکی از پدیده‌های شناختی اشاره دارد که در آن افراد تمایل پیدا می‌کنند اطلاعاتی را که به دفعات بیشتری تکرار شده‌اند، به عنوان حقیقت بپذیرند. این پدیده می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر باورها و قضاوت‌های ما داشته باشد و درک چگونگی عملکرد آن می‌تواند به افزایش آگاهی و سواد رسانه‌ای کمک کند.

پرهیز از اثرات معکوس در مبارزه با اطلاعات غلط

یکی از چالش‌های مهم در حوزه مدیریت اطلاعات و ارتباطات پرهیز از اثرات معکوس است. این اثرات زمانی رخ می‌دهند که تلاش برای اصلاح یک اطلاعات نادرست، به جای تصحیح، منجر به تقویت باور نادرست در مخاطب می‌شود. برای موفقیت در مقابله با اطلاعات غلط و جلوگیری از اثرات معکوس، باید استراتژی‌های خاص و مؤثری اتخاذ کرد. در زیر به برخی از این استراتژی‌ها می‌پردازیم:

  1. آگاهی از اثرات معکوس:

پیش از هر چیز، آگاهی از این پدیده و شناختن مواردی که ممکن است باعث تشدید اثرات معکوس شوند، بسیار مهم است. این آگاهی می‌تواند نقش کلیدی در طراحی استراتژی‌های مقابله‌ای داشته باشد.

  1. ارائه اطلاعات درست به موقع:

تأمین اطلاعات صحیح به موقع و قبل از اینکه اطلاعات غلط در ذهن افراد تثبیت شود، می‌تواند شکل‌گیری باورهای نادرست را کاهش دهد. این امر نیازمند سیستم‌های نظارت و پاسخ سریع و کارآمد اطلاعاتی است.

  1. ستفاده از منابع معتبر و مورد اعتماد:

هر چه منابع ارائه‌کننده‌ی اطلاعات معتبرتر باشند، احتمال پذیرش اطلاعات درست بیشتر می‌شود. استفاده از منابع معتبر و کارشناسان صنعتی به افزایش باورپذیری اطلاعات صحیح کمک می‌کند.

  1. نشان دادن و اثبات دقیق اشتباهات:

به جای اینکه صرفاً بگوییم یک اطلاعات غلط است، نشان دادن دلیل نادرستی آن و ارائه شواهد و مدارک ساینتیفیک یا تجربی که نادرستی را ثابت کند، مؤثرتر است.

  1. تکنیک‌های بیان موثر:

استفاده از تکنیک‌های روان‌شناختی اثبات شده (مانند استفاده از زبان ساده، داستان‌گویی، و تصاویر روشن) می‌تواند در انتقال پیام‌ها تأثیرگذار باشد و پذیرش اطلاعات درست را افزایش دهد.

  1. جایگزینی اطلاعات غلط با صحیح:

به جای صرفاً رد کردن یک اطلاعات غلط، ارائه یک اطلاعات صحیح جایگزین و تقویت آن از جهات مختلف می‌تواند به تغییر باورهای نادرست کمک کند.

  1. توجه به ملاحظات فرهنگی و باورهای موجود:

در نظر گرفتن باورها، ارزش‌ها، و زمینه فرهنگی مخاطب هنگام ارائه اطلاعات صحیح می‌تواند مانع از مقاومت‌های اولیه نسبت به پذیرش آن شود.

  1. توسعه مهارت‌های تفکر انتقادی:

آموزش مهارت‌های تفکر انتقادی و تشویق افراد به بررسی و ارزیابی منابع اطلاعاتی، می‌تواند به شکل‌گیری عاداتی کمک کند که آنها را در برابر پذیرش اطلاعات نادرست مقاوم‌تر کند.

فهم و بکارگیری این استراتژی‌ها می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی در کاهش اثرات معکوس و موفقیت در مبارزه با اطلاعات غلط داشته باشد. دستیابی به این هدف نیازمند همکاری‌های بین‌رشته‌ای و تلاش‌های مستمر است.

برای مقابله موفقیت‌آمیز در عصر پساحقیقت و جلوگیری از اثرات معکوس، لازم است بر اساس شناخت روانشناختی و اجتماعی دقیق، استراتژی‌های ارتباطی طراحی شود که بر تقویت اعتماد، همدلی و احترام به مخاطبان بنا شده باشد. این امر می‌تواند به تغییر نگرش‌ها و باورهای اشتباه کمک کند و در ترویج حقیقت و اطلاعات صحیح مؤثر باشد.

زمینه های شناختی موثر در قضاوت در باورپذیری اخبار جعلی به واسطه ضمیمه شدن تصاویر

ضمیمه شدن تصاویر به اخبار و اطلاعات می‌تواند تأثیر بسزایی در پذیرش و گسترش سریع‌تر شبه‌حقیقت‌ها و اخبار ناکارآمد داشته باشد. تصاویر به دلیل ویژگی‌های بصری و احساسی خود می‌توانند قدرت تاثیرگذاری اطلاعات را به شدت افزایش دهند. در اینجا به برخی از جنبه‌های این نقش می‌پردازیم:

  1. تأثیرگذاری احساسی:

تصاویر به طور موثری قادر به برانگیختن احساسات هستند. یک تصویر قوی می‌تواند احساسات شدیدی مانند همدردی، خشم، یا شادی را بلافاصله ایجاد کند، و افراد را در حالت احساسی‌ای قرار دهد که نسبت به پذیرش اطلاعات همراه آن آسیب‌پذیرتر باشند. این امر به ویژه در محیط‌هایی که اطلاعات به سرعت منتشر می‌شوند، می‌تواند منجر به تقویت باورها به شبه‌حقایق شود.

  1. افزایش به‌یادماندنی بودن:

وجود تصاویر همراه با متن یا خبر باعث می‌شود که اطلاعات بهتر در ذهن بماند و یادآوری آن آسان‌تر شود. این خاصیت می‌تواند به گسترش بیشتر و احتمال بازنشر اطلاعات نادرست کمک کند، به ویژه اگر تصویر برجسته‌تر از خود محتوا به نظر برسد.

  1. ایجاد اعتماد فوری:

افراد بیشتر به محتوایی که دارای تصاویر است اعتماد می‌کنند، زیرا گمان می‌کنند که تصاویر شواهد و مدارک عینی و غیرقابل‌انکار هستند. با این حال، تصاویر می‌توانند به راحتی دستکاری شده یا از زمینه اصلی خود خارج شوند و به این ترتیب افراد را به اشتباه بیندازند.

  1. جلب توجه و افزایش مشارکت:

در محیط‌های دیجیتال، تصاویر ابزار قدرتمندی برای جلب توجه اند. پست‌ها و اخبار همراه با تصاویر بیشتر از محتوای متنی ساده مشاهده و به اشتراک گذاشته می‌شوند. این امر می‌تواند به پخش سریع‌تر و گسترده‌تر اطلاعات نادرست کمک کند.

  1. تقویت و تصدیق پیام‌ها:

تصاویر می‌توانند به نوعی به تقویت یا تصدیق پیام‌های کذب کمک کنند. زمانی که تصویری با یک متن غلط همراه می‌شود، این تصویر ممکن است به پیام اعتبار بیشتری ببخشد، حتی اگر متن به طور کامل غیرواقعی باشد.

  1. برجسته‌ سازی برخی جنبه‌های اطلاعات:

تصاویر می‌توانند بعضی از جنبه‌های اطلاعات را بیش از اندازه برجسته کنند، و به این ترتیب، توجه، احساسات و باور مردم را به سمت خاصی هدایت کنند که ممکن است با واقعیت کلی مطابقت نداشته باشد.

اثر شبه‌حقیقت

اثر شبه‌حقیقت یا “اثر حقیقت‌نمایی” زمانی رخ می‌دهد که افراد اطلاعات نادرست یا تحریف‌شده را صرفاً به دلیل آشناتر بودن، درست تلقی می‌کنند. این پدیده به شدت توسط “خطای آشنا پنداشتن” یا “اثر آشنایی” (familiarity bias)حمایت می‌شود. در ادامه، به توضیح این اثرات و چگونگی عملکرد آنها می‌پردازیم:

خطای آشناپنداشتن (familiarity bias)

  1. ترجیح به آشنایی:

افراد تمایل دارند چیزهایی را که با آنها آشنا هستند ترجیح دهند، حتی اگر واقعاً بر اساس اطلاعات جدید و صحیح نباشند. این ترجیحات می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌ها و قضاوت‌های افراد تأثیر بگذارد.

  1. تأثیر اطلاعات قبلی:

وقتی افراد به اطلاعاتی برخورد می‌کنند که قبلاً شنیده‌اند، حتی اگر بارها نادرستی آن‌ ثابت شده باشد، احتمال بیشتری دارد که آن را درست بدانند زیرا با آن احساس آشنایی می‌کنند.

  1. پیش‌فرض ذهنی:

اطلاعاتی که با باورهای قبلی هماهنگ است و بیشتر تکرار شده است، تمایل دارد که به عنوان یک حقیقت پیش‌فرض در ذهن فرد باقی بماند.

شیوه های رایج مقابله روان شناختی با اخبار ناکارآمد

پیشگیری سطح اول:

پیشگیری اولیه شامل اقداماتی است که قبل از انتشار اخبار ناکارآمد (ویا جعلی) انجام می‌شود. پیشگیری اولیه شامل دو خطی مشی اصلی است:

الف. کل جمعیت

ب. اشخاصی که در معرض خطر هستند.

  • مهمترین اقدام در پیشگیری اولیه آموزش شخصی و همگانی است.

شیوه های مقابله در سطح اول:

در سطح اول، بهترین محافظت در برابر اثرگذاری اخبار ناکارآمد (ویا جعلی و یا نادرست)، شک‌گرایی (تأمل‌گرایی) است، وقتی مردم اطلاعات غلطی را پردازش کرده باشند هشدار دادن درباره غلط بودن آن اطلاعات تأثیر اندکی خواهد داشت.

علاوه بر هشدار صریح، احساس کلی شک و بی‌اعتمادی، موشکافی در پیام را افزایش داده و مقبولیت آن را کاهش می‌دهد (مایو، 2017؛ شوارتز و لی، 2019).

پیشگیری سطح دوم:

شامل اقداماتی است که پیشروی اخبار ناکارآمد را در مراحلی که هنوز عمومی نشده است متوقف، و از تشدید اثرات آن جلوگیری می‌نماید. هدف از پیشگیری سطح دوم کاهش عوارض اخبار ناکارآمد (ویا جعلی) از راه تشخیص به موقع خبرجعلی و مقابله مناسب با آن است.

به عبارت دیگر پیشگیری سطح دوم، ممکن است شیوه‌هایی باشد که موجب شناسایی اولیه و به موقع اخبار ناکارآمد معنادار و مقابله مؤثر برای کاهش اثرات آن در سطح فردی و اجتماعی است.

  • هدف جلوگیری از تشدید هیجان در جامعه دوقطبی با استفاده از فنونی چون جایگزینی توجه است.

اقدامات موثر در سح دوم:

  1. پرورش احساس همدلی
  2. مایه کوبی علیه اخبار جعلی

پیشگیری سطح سوم:

هدف از پیشگیری سطح سوم کاهش عوارض اخبار ناکارآمدی است که یا به صورت گسترده منتشر شده است و منجر به آشفتگی هیجانی شده است یا نیاز و عطش شدیدی در جامعه برای مصرف اخبار جعلی ایجاد کرده است یا منجر به آشفتگیِ شناختی جامعه شده است. بنابراین پیشگیری سطح سوم به دنبال کاهش اثرات پایداری است که اخبار جعلی ایجاد کرده است.

ویژگی های پیشگیری سطح سوم:

  1. تأخیر، قابل تحمل کردن
  2. رویکرد کاهش آسیب
  3. تمرکز بر شواهد عینی (کاهش تفسیرهای انتزاعی)